پس از عادی‌سازی روابط دیپلماتیک میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان بسیاری از کارشناسان معتقد بودند این رویداد سرآغازی برای موج عادی‌سازی روابط تهران با دیگر کشور‌های منطقه غرب آسیا که سال‌ها از قطع روابط با آنها می‌گذرد، خواهد بود. این پیش‌بینی البته چندان با واقعیت فاصله نداشت.

از اواخر سال گذشته، بحرین به‌عنوان کشور بعدی که در صدد ازسرگیری روابط با ایران است مطرح شد؛ این فرضیه به‌ویژه پس از اظهارات پادشاه بحرین چه در دیدار با رئیس‌جمهور چین و چه در ملاقاتی که در کاخ کرملین با ولادیمیر پوتین داشت، قوت گرفت.

شاه بحرین در این دیدار‌ها بر رفع‌ورجوع تمام موانع در برقراری ارتباط با تهران تأکید کرد و از تمایل کشورش برای عادی سازی مناسبات دیپلماتیک با ایران سخن گفت.

این امر از جانب مقامات جمهوری اسلامی ایران نیز مردود نبوده و به‌ویژه در دولت سیزدهم، رئیس‌جمهور فقید ایران تلاش‌های قابل‌توجهی در راستای گسترش روابط با همسایگان انجام داد.

علاوه بر منامه، قاهره نیز دیگر پایتخت عربی است که توجه تحلیلگران منطقه را به خود جلب کرده و گمانه‌زنی‌هایی در رابطه با عادی سازی روابط میان ایران و مصر ایجاد کرده است.

با این‌وجود باید توجه داشت علی‌رغم تمایل کشور‌های مذکور به گسترش روابط، موانعی از گذشته تا کنون وجود دارد که چنین فرایندی را با برخی دشواری‌ها مواجه خواهد ساخت.

بحرین؛ از اختلافات دیرینه تا پیشران‌های بهبود روابط

بحرین تنها کشور عربی حوزه خلیج فارس است که اکثریت جمعیت آن را شیعیان تشکیل می‌دهند؛ اما توسط اقلیت سنی حاکم اداره می‌شود. روابط نزدیک منامه با واشنگتن و میزبانی بحرین از ناوگان پنجم ایالات متحده آمریکا در خلیج فارس نیز نشان از رویکرد غرب گرایانه حکومت آل خلیفه داشت، رویکردی که در مقابل اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران قرار داشت. اختلاف دیدگاه در عرصه روابط خارجی در زمان صلح آبراهام و عادی سازی روابط بحرین و رژیم صهیونیستی بار دیگر برجسته شد.

با توجه به رویداد‌های مذکور این تصور وجود داشت که از میان کشور‌های حوزه خلیج فارس بحرین کمترین تمایل را به از سر گیری مناسبات دیپلماتیک با ایران دارد.

با این‌حال، اما رویداد‌هایی سبب شده تا اکنون احتمال بهبود روابط تهران – منامه چندان دور از ذهن به نظر نرسد. نخست آنکه بحرین به‌ویژه در سیاست خارجی خود معمولاً همسو با عربستان حرکت کرده و پس از عادی سازی روابط میان ایران و عربستان، پیوستن منامه به موج عادی سازی مناسبات با تهران امری محتمل است.

بحران غزه نیز از دیگر تحولاتی است که مسیر همگرایی بحرین با همسایه شمالی خود را هموار می‌سازد؛ پس از جنایات عریان صورت‌گرفته توسط رژیم صهیونیستی در فلسطین، اکنون هزینه حمایت از رژیم صهیونیستی به‌ویژه برای کشور‌های عربی منطقه هزینه گزافی به‌حساب می‌آید، لذا این احتمال منتفی نیست که مقامات منامه به‌منظور نوعی موازنه سازی، بهبود روابط با تهران را رویکرد مطلوبی قلمداد کنند.

در دیدگاه کلان و حتی پیش از وقوع جنگ غزه، منطقه غرب آسیا شاهد تحولاتی بوده که به دنبال کاهش حضور مستقیم ایالات متحده آمریکا رخ داده‌اند. اکنون کشور‌هایی که امنیت خود را تنها در یک بعد و در گرو حمایت نظامی مستقیم واشنگتن تعریف می‌کردند، ناگزیر از مواجهه با نظم پساآمریکایی جدید در منطقه خواهند بود.

بنا بر آنچه گفته شد و نیز با در نظرداشتن سیاست خارجی اتخاذ شده توسط دولت سیزدهم در ایران که مبتنی بر حسن همجواری و گسترش روابط با همسایگان بوده است، استمداد بحرین از چین و روسیه با هدف جلب میانجیگری آنها در راستای بهبود روابط با تهران منطقی به نظر می‌رسد.

مصر؛ ظرفیت نهفته تمدن‌های کهن

در همان سال‌های نخست پیروزی انقلاب اسلامی در ایران چند واقعه، مصر را در جایگاه کشور‌هایی قرار داد که احتمال برقراری روابط با آنها برای تهران چیزی نزدیک به صفر بود. پس از فرار محمدرضا پهلوی از ایران مصر به او پناه داد و این اولین عامل در ایجاد شکافی بود که هر چه گذشت عمق بیشتری گرفت. قاهره با امضای قرارداد کمپ دیوید خود را در لیست سیاه جمهوری اسلامی ایران قرار داد.

در بیش از چهار دهه پس از انقلاب اسلامی روابط میان تهران و قاهره هیچ‌گاه کاملاً احیا نشد تا زمانی که از دو سال اخیر مقامات دو کشور منفعت عادی سازی روابط دیپلماتیک را بیش از خسارات آن ارزیابی کرده‌اند.

سال گذشته رئیس جمهور فقید ایران در تماسی تلفنی با ژنرال السیسی به رایزنی در رابطه با بهبود روابط دوجانبه پرداخت و احتمال وقوع چنین امری پس از دیدار دو رئیس جمهور در حاشیه اجلاس سران کشور‌های اسلامی در ریاض قوت گرفت. در همین راستا ملاقات و گفت و گوی وزیر خارجه فقید ایران با همتای مصری خود در حاشیه اجلاس سران کشور‌های اسلامی در گامبیا بر قدرت گمانه‌زنی‌هایی که در رابطه با عادی سازی مناسبات تهران-قاهره وجود داشت افزود.

حضور سامح شکری، وزیر امور خارجه مصر در مراسم گرامیداشت آیت‌الله رئیسی نخستین سفر یک مقام رسمی مصر به ایران پس از انقلاب اسلامی بود و نشانه‌ای از فرایند بهبود روابط دو کشور در نظر گرفته شد.

سال گذشته همچنین هیثم بن طارق آل سعید از آمادگی عمان برای میانجیگری بین ایران و مصر خبر داد و این امر با واکنش مثبت رهبر معظم انقلاب مواجه شد. ایشان بیان کردند که ایران از چنین طرحی استقبال خواهد کرد.

بهبود روابط تهران و قاهره، رویدادی برد-برد برای هر دو کشور به‌حساب می‌آید. به دنبال افزایش تنش‌ها در دریای سرخ وضعیت کشتیرانی در کانال سوئز رو به وخامت گذاشته و اکنون مقامات قاهره بهبود روابط با ایران را به‌مثابه یکی از راه‌های عبور از این بحران قلمداد می‌کنند. ایران ارتباط نزدیکی با نیرو‌های مقاومت در فلسطین داشته و برداشت مصر این است که چنین امری در کنار تلاش‌های میانجی‌گرایانه قاهره، به دستیابی به صلح در غزه کمک خواهد کرد. البته تهران بار‌ها اعلام کرده است که تمامی گروه‌های مقاومت، تصمیماتشان را به طور مستقل اتخاذ می‌کنند و جمهوری اسلامی هیچگاه چیزی را به آنها دیکته نمی‌کند.

تهران نیز در صورت عادی سازی مناسبات دیپلماتیک با مصر تلاش‌های آمریکا و (رژیم) اسرائیل برای منزوی کردن ایران در منطقه را خنثی ساخته و در بعد اقتصادی نیز به ظرفیت بازار مصر برای صادرات دست خواهد یافت.

پس از مطرح‌شدن احتمالاتی مبنی بر بهبود روابط تهران-قاهره سیل انتقادات رژیم صهیونیستی از این رویداد به طور بالقوه آغاز شده است.

منبع: مهر



Source link

سهام:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *