۰۸:۰۶ – ۰۷ شهريور ۱۴۰۳
مبارزه با تروریسم چرا مهم است و اصلاً چرا باید با چنین پدیدهای مبارزه کرد؟ پاسخ این سؤالها و انبوهی سؤال مشابه دیگر خیلی پیچیده نیست، اما کسانی که حامی و عامل تروریسم هستند، با طرح چنین سؤالات ناقصالخلقهای درصدد تئوریزهکردن آن و سپس زیرسؤال بردن مبارزه با تروریسم هستند.
در رژیم حقوقی حاکم بر جامعه بینالملل که از قانون جنگل پیروی میکند و کشورهای شمال، همواره درصدد تحمیل هژمونی خود بر دیگر کشورها هستند، توسل به پدیده غیرانسانی تروریسم از سوی کشورهای مستبد امری سهل برای متوقفکردن یا حداقل کندکردن ضرباهنگ حرکت به جلوی کشورهای مستقل به شمار میرود. از آنجا که ایران ما از معدود کشورهای مستقل عصر حاضر است و همواره از سوی شبکه جهانی صهیونیسم تحدید و تهدید میشود، بنابراین همواره زخم تروریسم را برتن دارد و از همان سالهای اول انقلاب، برای مبارزه با تروریسم نه روز میشناسد و نه شب.
۴۳ سال قبل، حوالی ساعت ۱۵ روز یکشنبه هشتم شهریور، صدای مهیبی ساختمان نخستوزیری وقت را لرزاند و قلب یک ملت را سوزاند؛ محمدعلی رجایی، رئیسجمهور و محمدجواد باهنر، نخستوزیر با کینه تروریسم شهید شدند، این در حالی بود که این واقعه درست دو ماه پس از آن رخ داد که آیتالله دکتر سیدمحمد حسینی بهشتی و بیش از ۷۰تن از چهرههای سیاسی و اجرایی عضو حزب جمهوری اسلامی در انفجار دفتر این حزب ترور شده و به شهادت رسیده بودند.
به تعبیر تارنمای پژوهشکده تاریخ معاصر، مسعود کشمیری عامل بمبگذاری و شهادت این بزرگواران، نفوذی سازمان مجاهدین خلق که مزورانه و منافقانه توانسته بود اعتماد شهید رجایی را به سوی خود جلب کند، در آن برهه سمت دبیری امنیت ملی را بر عهده داشت، البته بارها در این خصوص سخن گفته شده و به تعبیر برخی رسانهها، این اقدام تروریستی که به دست عوامل ضدانقلاب وابسته به گروههای جاسوسی و اطلاعاتی غرب و با هدف مقابله با اراده انقلابی ملت ایران و فروپاشی نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران انجام شد، در میان سایر عملیاتهای تروریستی به دلیل شهادت نفرات اول و دوم دستگاه اجرایی یک کشور کاملاً بیسابقه به شمار میآید، البته ماشین ترور نه تنها پس از آن واقعه خاموش نشد بلکه هر روز از سوی شبکه جهانی صهیونیسم تغذیه و هر روز بر دامنه آن افزوده شد تا جایی که همین چند روز قبل رهبر یکی از گروههای مقاومت در تهران ترور شد.
«جمهوری اسلامی ایران قربانی بزرگ تروریسم است» این جمله کاظم غریبآبادی، معاون امور بینالملل قوه قضائیه و دبیر ستاد حقوق بشر است که ۱۴ تیر امسال در دومین روز کنفرانس سازمان حقوقی مشورتی آسیایی- آفریقایی «آلکو» با عنوان «پیشگیری و مقابله با تروریسم، نگرشهای آسیایی و آفریقایی» مطرح شد. در این کنفرانس که رؤسا و نمایندگان کشورهای عضو آلکو، نمایندگانی از سازمان ملل، اتحادیه آفریقا و سازمان همکاری شانگهای حضور داشتند در دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه برگزار شد. آنطور که مدیریت ارتباطات و اطلاعرسانی معاونت امور بینالملل قوه قضائیه و ستاد حقوق بشر نقل کرده است، غریبآبادی در کنفرانس یادشده تأکید کرد در طول بیش از چهار دهه گذشته، بیش از ۲۵هزار انسان بیگناه از سوی گروهکهای تروریستی مختلف به شهادت رسیدهاند.
بسیاری از مرتکبان این جرائم تروریستی اکنون در کشورهای غربی حضور دارند. در این ارتباط، دو نمونه مهم قابل ذکر است که با وجود مبنای حقوقی برای همکاری قضایی و استرداد مجرمان، این کشورها به تعهدات خود عمل نمیکنند. گروه اول، اعضای گروهک تروریستی منافقین هستند که بیش از ۱۷هزار انسان بیگناه شامل زنان و کودکان را به شهادت رساندهاند و مورد دیگر اقدام تروریستی در فرودگاه بغداد در به شهادت رساندن سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، قهرمان مبارزه با تروریسم است.
بهگفته وی، سردار شهید سلیمانی از جمله اشخاص مورد حمایت بینالمللی بود که از سوی مقامات وقت امریکایی و به دستور شخص رئیسجمهور سابق این کشور ترور شد، اما امریکا با وجود اینکه عضو کنوانسیون ۱۹۷۳ است، به هیچ یک از تعهدات خود مبنی بر استرداد یا محاکمه متهمان این جنایت تروریستی عمل نکرده است، این در حالی است که قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران برای هر دو گروه پرونده قضایی تشکیل داده و فرایند رسیدگی قضایی به اتهامات مجرمان در حال انجام است.
علاوه بر این، تاکنون برای بیش از ۱۰۰تروریست از گروهکهای مختلف تقاضای استرداد به برخی کشورها ارسال شده است. دبیر ستاد حقوق بشر کشورمان بر این نکته نیز تأکید کرده است که ایران اجازه نخواهد داد تروریستها آزادانه در بهشت امن کشورهای میزبان تردد و عملیاتهای تروریستی خود را هدایت کنند. ما از تمامی ظرفیتها برای مقابله با بیکیفرمانی تروریستها استفاده خواهیم کرد و در این زمینه، دست همکاری به سوی هر کشور علاقهمندی دراز میکنیم.
جنایت در سایه حمایت غرب
همچنین خسرو حکیمی، معاون قضایی دبیر ستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران ۱۳مرداد امسال در نشست گرامیداشت شهدا و قربانیان ترور ایران که با حضور جمعی از آسیبدیدگان از تروریسم در محل ستاد حقوق بشر برگزار شد، به این نکته اشاره کرد که جمهوری اسلامی بزرگترین قربانی تروریسم در جهان است و از ابتدای انقلاب تاکنون مقامات عالی رتبه کشور اعم از رئیسجمهور و نخست وزیر تا دانشمندان ارزشمند هستهای و مقامات نظامی به ویژه شهید اسماعیل هنیه ترور شدهاند که نشاندهنده حمایت امریکا و کشورهای غربی از تروریسم و مخالفت عملی با قطعنامههای سازمانملل متحد است. ستاد حقوق بشر در جهت هماهنگسازی و ایجاد یک تفاهم منطقهای در مورد منافقین و سایر گروهکها تفاهمنامهای با کشور عراق و اخیراً با سوریه منعقد کرده و همکاریهایی در دست اقدام است و کشورهای دیگر هم در فهرست اضافهشدن همکاریها احصا شدهاند.
همچنین در نشست شانگهای و بریکس بر مقابله با تروریسم تأکید و توجه شده است. به گفته وی که ایسنا گزارش کرده است، امروزه ما با تروریسم اقتصادی هم مواجهیم و تحریمهای یکجانبه علیه کشورمان اعمال میشود و نوعی ترور حق حیات هممیهنان است. کشورهای غربی لازم است به طور واضح از نسلزدایی و حمایتهای رژیمصهیونیستی در غزه دست بردارند. کرامت و آزادی انسانی که مورد هجمه گسترده است، لازم است در درجه اول از سوی مدافعان واقعی حقوق بشر مورد احترام قرار گیرد. جنایاتی همچون ترور و سایر جرائم مانند نسلکشی، جرائم ضدبشریت، تجاوز و نسلکشی که در غزه و سایر مناطق به دست تروریستها در جریان است، از مصادیق بارز اقدامات خلاف کرامت انسانی است. جنایاتی که صهیونیستها انجام میدهند در سایه دولتهای غربی و سکوت مجامع بینالملل در حال انجام است. کشورهای اسلامی لازم است مواضع خود را در قبال حمایت از فلسطین نشان دهند.
«ترور» ابزار سرکوب غرب
حمایت غرب از تروریسم دیگر یک شعار یا توهم توطئه نیست چراکه صراحتاً از ترور به عنوان یک ابزار سرکوب استفاده میکنند. در چکیده مقالهای با عنوان «مبارزه با تروریسم از دیدگاه حقوق عمومی» که در چهارمین کنفرانس بینالمللی مطالعات اجتماعی، حقوق و فرهنگ عامه منتشر شده، تأکید شده است مبارزه با پدیده تروریسم به یک امر مبتلابه نظام بینالمللی مبدل شده است چراکه وضعیت نابسامان ناشی از وقوع آن نه تنها موجب خدشهدارشدن امنیت انسانی شده، بلکه صلح و امنیت ملی و بینالمللی را مورد هجمه خود قرار داده است.
در بین سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۹۱ بالغ بر ۱۰۰ هزار عملیات تروریستی، به دست بیش از ۲۰۰گروه انجام شده که در جهان به ثبت رسیده است. پدیده تروریسم موضوعی است که به گوش ما ایرانیان آشناست، زیرا از ابتدای انقلاب اسلامی شخصیتهای برجستهای به دست تروریستها به شهادت رسیده و مردم کوچه و بازار کشورمان در تیررس اهداف تروریستی قرار گرفتهاند، البته فعالیتهای تروریستها منحصر به کشور ما و اینگونه اقدامات نمیشود، از این رو آخرین اقدام تروریستها، حمله به مرکز دو شهر نیویورک و واشینگتن است که در ۱۱سپتامبر (۲۰شهریور) صورت گرفته است. در این حوادث هزاران تن از مردم دنیا کشته شدند. این روزها حرف نخست جهانیان «مبارزه با تروریسم و تروریست» است
مخالفت اسلام با ترور
شبکه جهانی تروریسم ضمن استفاده آشکار از ترور با وقاحت تمام جمهوری اسلامی ایران را متهم میکند. محمد نوذریفردوسیه و محمد ذهیبات در مقالهای با عنوان «بازپژوهی تروریسم از دیدگاه حقوق اسلامی و اسناد بینالمللی: با تأکید بر نهضتهای رهاییبخش» تأکید کردهاند در فقه اسلامی مفاهیمی مانند ارهاب، اغتیال، فتک، بغی و محاربه وجود دارند که هرچند ممکن است کاملاً مترادف مفهوم تروریسم نباشند، ولی، چون از عوامل تهدیدکننده امنیت به شمار میروند و از مصادیق «منکر» تلقی میشوند، اسلام با آنها مخالف است. بر این اساس، در فقه سیاسی اسلام، رفتارهایی مانند محاربه، یعنی سلاح برکشیدن به منظور ایجاد خوف، وحشت و سلب امنیت و آسایش از مردم، جرمانگاری و برای مقابله با آن مجازاتهای شدیدی مقرر شده است.
از نظر اسناد بین المللی نیز نقض گسترده حقوق و آزادىهاى اساسى بشر، از جمله سرکوب سیاسى و تبعیضهاى اجتماعى از موجبات اساسى اعمال خشونتآمیزى است که جرمانگاری شده و عموماً تروریسم نامیده مىشوند. در این میان، کشورهای غربی با تفسیری موسع از تروریسم و به تبعیت از پروتکل اول الحاقی به کنوانسیونهای ۱۹۴۹ ژنو، مبارزههای نهضتهای رهایی بخش را یک مخاصمه مسلحانه بینالمللی تلقی کرده و مبارزه با آنها را در قالب تروریسم پذیرفتهاند. نگارندگان با روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد مقایسهاى و شیوه گردآورى منابع به صورت کتابخانهاى، ضمن بیان دیدگاه اسلام و اسناد بینالمللی درباره تروریسم، اثبات میکنند بر مبناى نگرش حقوق اسلامی، مبارزههای نهضتهای رهاییبخش در قالب جهاد اسلامى یک «اقدام دفاعى» براى احقاق حق، دفع ستم و رفع فتنه و مقابله با ظلم و استکبار بوده و حقمدارانه است. در بخش نتایج این مقاله علمی و پژوهشی نیز تأکید شده است:
۱. در اسناد بینالمللی، تروریسم در کسوت مفاهیم تعریفناپذیر ظاهر میشود. به دلیل اینکه «تعریف» تعهد ایجاد مىکند و کشورها، خصوصاً ابرقدرتها نمیخواهند خود را زیر بار هیچ تعهد و مسئولیتى وراى منافع و امنیت ملى خود در قبال مبارزه با تروریسم ببرند.
۲. در ادبیات فقه اسلامى، نه تنها واژههاى مترادف تروریسم توضیح داده شده، بلکه بدون هیچ ملاحظهای جرمانگاری و برای آنها شدیدترین مجازات تعیین شده است.
۳. بر اساس آموزههای اسلام، مفاهیمی، چون «جهاد»، «قاعده ظلمستیزی و نفی ظلمپذیری»، «حق تعیین سرنوشت» و «حق دفاع مشروع»، مبارزات جنبشهای رهاییبخش را اولاً از رفتارهای غیرانسانی و وحشیانه گروههای تروریستی مانند داعش و النصره متمایز و ثانیاً توجیهپذیر و مشروع میکنند.
۴. مشروعیتبخشیدن به مبارزات نهضتهای رهاییبخش موجب نمیشود اعمال و فعالیتهای خلاف قانون و شرع برخی از گروههای شبهنظامی مسلمان، مانند داعش به عنوان مقاومت تفسیر شوند، زیرا چنین فعالیتهایی حتی با شرایط ذکرشده در اسناد و معاهدات بینالمللی برای فعالیتهای مشروع مقاومت مخالف است.
چه باید کرد؟
به نظر میرسد تا زمانی که جمهوری اسلامی ایران در مسیر استقلال سیاسی گام برمیدارد، از گزند شبکه جهانی تروریسم با محوریت سردمدار اصلی تروریسم یعنی رژیم امریکا در امان نخواهد بود، بنابراین باید با قدرت بیشتری در مسیر نقرهداغکردن عاملان ترور گام بردارد؛ گامی که در جریان جسارت رژیم کودککش صهیونیستی به کنسولگری کشورمان در سوریه برداشته شد و بناست با قدرت بیشتری در پاسخ به ترور اسماعیل هنیه نیز برداشته شود، البته پیشتر در جریان ترور سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی نیز برداشته شد و ایران اسلامی اثبات کرد برای مجازات عاملان ترور عزم خود را جزم کرده است و اجازه نخواهد داد این مسیر بدون پاسخ باشد. همانطور که در فرازی از پیام رهبر معظم انقلاب پیرو شهادت اسماعیل هنیه نیز تأکید شده است: «شهید هنیه سالها جان گرامیاش را در میدان مبارزهای شرافتمندانه بر سردست گرفته و آماده شهادت بود و فرزندان و کسان خود را در این راه تقدیم کرده بود. او از شهید شدن در راه خدا و نجات بندگان خدا باک نداشت، ولی ما در این حادثه تلخ و سخت که در حریم جمهوری اسلامی اتفاق افتاده است، خونخواهی او را وظیفه خود میدانیم.»
منبع: روزنامه جوان