۰۹:۱۰ – ۰۲ مرداد ۱۴۰۳
سعید راد از معدود بازیگران نسل گذشته سینمای ایران بود که تا چند سال پیش سرحال و سرزنده ایفای نقش میکرد و حضور پررنگی در رسانهها داشت. مسابقات فوتبال را پیگیری میکرد و از وضعیت اجتماعی و اقتصادی هم دور نبود. اگر آن حادثه تلخ زمین خوردن اتفاق نیفتاده بود، او را همچنان همانطور سرزنده در کنارمان داشتیم.
ورزش و خودمراقبتی
بیشتر ما سعید راد را از چند جنبه میشناسیم. بااینکه سن و سالی از او گذشته بود، ولی در سبک زندگی و سالم زندگی کردن مراقبتهای ویژهای داشت. هر کسی او را در هفتاد سالگی میدید به خوبی متوجه سبک زندگی سالم سعید راد میشد.
خودش گفته بود که از جوانی ورزش را دوست داشته و در طول این سالها هیچ وقت ورزش را ترک نکرده است. این بازیگر پیشکسوت همیشه به آمادگی جسمانی و فیزیکیاش اهمیت میداد و ورزش را عامل دوری از افسردگیاش در سالهای غربت میدانست.
راد در گفتوگویی که چند سال پیش داشت با انتقاد از خودمراقبتی نداشتن بازیگران ایرانی چنین گفته بود: «بنده با وجود اینکه ۷۴ سال سن دارم، اما هنوز برای حفظ بدن خود هر غذایی را نمیخورم. متأسفانه بازیگران سینمای ایران از نظر بدن و اخلاق افت کردهاند. برخی از این بازیگران به شکلی لباس میپوشند و به سر و وضع خود میرسند که هنرپیشههای هالیوود نیز دست به چنین کارهایی نمیزنند.»
عاشق سینما
سعید راد خیلی اتفاقی وارد سینما شد، ولی در طول این سالها سعی کرد بر اندوختههای حرفهایش اضافه کند و در هر فیلم بهتر از قبل باشد. او پس از اینکه در سال ۱۳۵۰، به عنوان سیاهی لشکر در فیلم «فاتحین صحرا» حضور پیدا کرد، به شکلی اتفاقی با امیر نادری آشنا شد تا با فیلم «خداحافظ رفیق» بازیگری را به شکلی حرفهای تجربه کند.
او از اینکه مثل قدیم در بازیگری و کارگردانی سختگیری وجود ندارد گلایه داشت و باورش نمیشد بازیگران جوان این حرفه را انقدر سهل و ساده بگیرند. راد در مورد خودش بیان کرده بود که بازی تکنیکال را در کنار استادان برجسته این حوزه تمرین کرده و یاد گرفته است، اما اکنون هر کسی با هر استعدادی وارد سینما میشود. بارها گفته بود خودم با ۷۰ فیلم و بیش از ۳۰ سال سابقه هنوز تشنه یادگیری هستم.
بازیگر فیلم «عقابها» در گفتوگویی اعتراضش به این موضوع را اینگونه بیان کرده بود: «اعتراضی که همیشه بیان میکنم این است که الان تعداد کارگردانان و بازیگران غیر حرفهای نیز زیاد شده است و آسیب این اتفاق، تولیدات سطحی خواهد بود. از طرفی با حضور در چند جلسه کلاس آموزشی نمیتوان بازیگر حرفهای شد. البته نمیتوان انکار کرد که در بین همین افراد هم بازیگر خوب هست، اما به نظر میرسد که معیارها و تعاریفی که من برای بازیگری قائل هستم و در طول این سالها یاد گرفته ام، تغییر کرده است.»
عاشق ایران
نکته مهم دیگر در مورد سعید راد به عشق و علاقهاش به ایران و زادگاهش برمیگردد. او که طعم تلخ ممنوعالکاری و غربت را برای سالهای زیادی چشیده بود، برای این موضوع دنبال مجرم و مقصر نگشت. قطعا این ممنوعیت برای او که زمانی قهرمان فیلمهای سینمایی بود، بسیار سخت و گزنده بود، ولی او هیچگاه از این اتفاقات، فضایی برای سواستفاده یا گرفتن رانت استفاده نکرد.
راد عاشقانه ایران را دوست داشت و هیچ ابایی از بازی در فیلمهای دفاع مقدسی نداشت. راد را باید نماد وطنپرستی در سینمای ایران دانست. او هیچگاه خودش را وارد مرزبندیهای ساختگی برخی بازیگران جهت بازی در برخی فیلمها یا سریالهای تلویزیونی نکرد.
زمانی که احمدرضا درویش، از سعید راد برای بازی در فیلم «دوئل» دعوت کرد، با وجود تمام سختیهای بازی در این فیلم، این بازیگر با جان و دل پذیرفت و به بهترین شکل ایفاگر نقش اسکندر شد.
او در فیلم «چ» ابراهیم حاتمیکیا هم همینگونه بازی کرد. زمانی که قرار شد سعید راد نقش شهید فلاحی را در فیلم «چ» بازی کند، تعریف میکرد که برای رسیدن به نقش بیشتر از سه جلسه با ابراهیم حاتمیکیا صحبت نکرده بود و توانسته بود نقش را به درستی درک کند. او حتی در خاطرهای روایت میکرد که «در مورد همین فیلم «چ» یک بار به خاطر در رفتن میله پرچم کم مانده بود من یک چشمم را از دست بدهم و حقیقتا خدا با من بود.»
سعید راد اهل خودنمایی و خودشیفتگی متوهمانه سلبریتیها نبود. او خود خودش بود و مقابل دوربین سعی میکرد بهترینِ نسخه خودش را نشان دهد. او هر جا لازم میدید از دفاع مقدس و رزمندگان تعریف میکرد و بهترین بازیهایش را در فیلمهای دفاع مقدسی انجام میداد.
اگر فیلمنامه خوبی به دستش میرسید، با کارگردانان جوان در تلویزیون کار میکرد و نگاهی از بالا به پائین به هیچ کسی نداشت. سینما و تلویزیون ایران بازیگر و شخصیت بزرگی را از دست داد و هیچ کس دیگری توان پر کردن جای او را نخواهد داشت.
منبع: روزنامه جوان